حال خوب ساختنیه
می دونی محاله یه روز صبح یکی درِ خونه رو بزنه
یه جعبه بگیره جلوی آدم و بگه بفرما حال خوب!
حال خوب ساختنیه.
دست کن ته خورجین دلتنگیا و زخما و بالا پایینای زندگیت،
یه کم حال خوب از توش بکش بیرون.
نمیگم آسونه
نمی گم اشتباه نکن،
زمین نخور، اشک نریز، کم نیار
نمی گم جلوی یه حسرتایی رو می شه گرفت
نمی گم همیشهی خدا علی بی غم باش، که نمیشه؛
اصلا غم واسه اینه که به آدم عمق بده.
به قول یه بنده خدایی که می گفت درست بعد از اتفاق بود
که فهمیدم اون لحظه ها که خنده میسر بود
باید از ته دل و با صدای بلند می خندیدم،
چه حیف که کم خندیدم!
اونایی که از عمق زخم هاشون شادی بیرون کشیدن
قدر لحظه لحظهی زندگی رو بیشتر دونستن.
نه که فکر کنی از بدو تولد آدم های قدرتمندی بودن،
نه... اونا این قدرت رو بعد از هر زخمی،
ذره ذره در خودشون پرورش دادن.
در لحظه هایی که امکان حال خوب رو داری حضور داشته باش،
براش سنگ تموم بذار.
دنیا همیشه بلبشوئه،
بهونه واسه دلگیری زیاده و فرصت کم،
تنهایی از رگ گردن به آدم نزدیکتره و انتظار هیچ دردی
رو دوا نمی کنه؛
فقط خودتی که می تونی پازل بعضی لحظه هارو جوری بچینی
که یه کم عشق کنی.
یادت نره که هر چقدر دنیا سخت بگیره حق توئه که توش عشق کنی،
حق گرفتنیه
حال خوب ساختنیه
| پریسا زابلی پور |
سال 1399 هم با همه سختی ها و مشکلاتش گذشت،
سالی که ما توش خیلی ها رو از دست دادیم در حالی که جای کسی رو تنگ نکرده بودند
گرمی خونه خیلی ها سرد شد و کسب و کار های زیادی از تکاپو ایستاد ........
برای من بخصوص در دهه آخر 1399 فراز و نشیب های زیادی بود.
در دو دنیا موازی هم دنیای واقعی با تمام ویژگی های خودش
و دنیای مجازی که چه ساده پای درنهادم دوستی های مجازی که چقدر واقعی بنظر میامد چقدر دلم میخواست این دوستی ها فقط دوستی خالصانه باشد و پایدار افسوس که اینطور نبود.
بگذریم ..........
والان داریم به استقبال سالی از قرن دیگر می ریم
تا در اون با تصمیماتی که میگیریم افسوس رو از خودمون دور کنیم ...
به شادی های بیشتری امید داشته باشیم
و سرنوشت آینده رو به دست بگیریم و کار هایی برای بهتر شدن
و موندن حال زندگی کنیم ...
گاهی وقتا میتونه دنیا قشنگ از اونی باشه که فکرش رو بکنی
مهم اینه به وقتش تصمیمش رو بگیری ...
پیشاپیش سال نو مبارک
آخر نوشت
و این آخرین کلامم با توست هرگز در وبت مرا نخواهی دید.