دریاچه قو
در افسانههای قدیمی آمده که قوی گنگ در طول عمر هیچ صدایی تولید نمیکند
و تنها در نزدیکی لحظات مرگ،
به گوشهای دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان اختتامیه عمر عاشقانه خود میخواند
که با اتمام آواز جانش را از دست میدهد.
در اسطورههای قدیمی ذکر شده
که قو در لحظات مرگ به محل اولین جفتگیری خود مراجعت کرده
و آواز سر میدهد.
اصطلاح "آواز قو” به معنی آخرین کار باشکوه یک فرد یا یک مجموعه برگرفته
از همین افسانهها است.
هنوز کسی به درستی نمیداند که آیا قوها واقعا
آخرین لحظههای زندگی خود را تشخیص میدهند یا خیر
اما افسانهها و تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا
همچنان در فرهنگهای مختلف پابرجاست
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش باز کن
که می خواهد این قوی، زیبا بمیرد
آوازقو
00:59:15
2020-11-19پ