سی سالگی ....
من از اینکه سی ساله هستم حظ می کنم.
سی سال زندگیم را مثل نوشابه خوشمزه می نوشم.
سی سالگی سن زیبایی است،
سی و یک سال و سی و دو سال و سی سه و چهار و پنج
همه زیبا هستند.
برای اینکه آدم احساس آزادی می کند.
احساس می کند یاغی شده است،
برای اینکه اضطراب انتظار تمام شده،
غم سراشیبی هم هنوز شروع نشده.
احساس روشنی می کنیم.
عاقبت در سی سالگی حس می کنیم که مغزمان کار می کند.
اگر در آن سن، مذهبی هستیم، دیگر مذهبی هستیم..
اگر شک و تردید داریم بدون خجالت شک و تردید داریم.
از تمسخر جوانها واهمه نداریم چون ما هم جوان هستیم.
از سرزنش بزرگها وحشت نداریم چون ماهم آدم بزرگ هستیم.
از اطاعت نکردن وحشت نداریم برای اینکه فهمیده ایم
اطاعت کردن کار احمقانه ای است.
از تنبیه نمی ترسیم چون به این نتیجه رسیده ایم
که دوست داشتن عیب نیست. وقتی قرار است عاشق شویم می شویم،
وقتی از هم جدا می شویم، آنرا با منطق قبول می کنیم.
دیگر نباید به معلم و مدرسه و .....
حساب پس بدهیم و بس
18:53:20
2017-12-13
البته که جای بحث دارد