آنچه گذشت

هزار کاکلی شاد در چشمان توست هزار قناری خاموش در گلوی من
  • آنچه گذشت

    هزار کاکلی شاد در چشمان توست هزار قناری خاموش در گلوی من

مشخصات بلاگ
آنچه گذشت

تمام افرادی که به موفقیتی بزرگ دست یافته‌اند، حداقل یک بار تا یک قدمی سقوط رفته اند، و برخی از آن‌ ها حتی سقوط کرده و دوباره برخواسته‌ اند.
همه به شما می‌گویند: “روز خوبی داشته باشید”. اما حقیقت این است که هیچ‌ کس نمی‌ تواند روز خوبی داشته باشد… اما می‌ تواند آن را خلق کند!
روزهای خوب را باید ساخت… اضطراب فردا را خالی از اندوه نمی‌کند، بلکه امروز را خالی از قدرت می‌ نماید.

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان
دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ب.ظ

قرارمان این نبود



 

از اول هم قرارمان این نبود

فکرش را هم نکرده بودیم

اصلا قرار نبود کار به اینجا بکشد!

ما به هم قول داده بودیم،نه تو آدم بد قولی بودی نه من...

از کجا شروع شد

از کدام روز،از کدام لحظه سر قولمان نماندیم؟

از کجا شروع شد که حالا

تنها کاری که از دستمان بر می آید این است که

وقتی به هم نگاه می کنیم

از خجالت سرخ شویم،

قرارمان این نبود!

یکدفعه چه اتفاقی افتاد که زیر قولمان زدیم

یکدفعه چه اتفاقی افتاد که عاشق هم شدیم؟؟

یکدفعه چه اتفاقی افتاد که دوستت دارم از زبانمان پرید؟

نه تو می دانی

و نه من

این ندانستن زیباترین سوال بی جواب دنیاست

و این ندانستن زیباترین سوال بی جواب دنیاست!


((صفا سلدوزی))

پی نوشت

یادم نیست پاییز بود که رفتی
یا رفتی که پاییز شد
یادم نیست
باران میزد که رفتی
یا رفتی که باران گرفت
تنها میدانم هنوز بعد از سال ها
در همان پاییز تلخ
خیس و خسته
تنها زیر باران مانده ام

رد پای عطر پاییز را میگیرم

کوچه به کوچه

رویا به رویا

در انتهای کوچه باغ به جای خالیت میرسم …

چه سخت است حضور عطر تو میان برگ های پاییز زده !

 

پائیز امسال هم رفتنی شد...

22:45:08

2016-12-19

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۵/۰۹/۲۹
barsam mohamadee

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.